پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
گمانه هاي اکتشافي
نوشته شده در
بازدید : 943
نویسنده : سیروس زرگوش

اين گمانه ها براساس يک شبکه منظم اکتشافي در نظر گرفته مي شود. ساده ترين شبکه گمانه هاي اکتشافي ، يک سري نيمرخ هاي اکتشافي است که در امتداد عمود بر گسترش عمومي ماده معدني توجيه شده است. اين شبکه براي کانسارهاي لايه اي شکل مناسب است و در مورد کانسارهاي توده اي به طور معمول شبکه مربعي ، يعني شبکه اي که از دو دسته نيمرخ هاي اکتشافي عمود بر هم به دست مي ايد ، استفاده مي کنند.
فاصله نيمرخ هاي اکتشافي در چندين مرحله تغيير مي کند. در ابتداي کار که اطلاعات چنداني از اعماق ماده معدني در دست نيست ، فاصله نيمرخ هاي اکتشافي مساوي هستند و فاصله آنها از ٢٥٠ تا ١٠٠٠ متر در تغيير است. پس از حفر اولين گمانه ها و کسب اطلاعات از اعماق ماده معدني ، در بين نيمرخ هاي اوليه ، نيمرخ هاي جديدي در نظر گرفته مي شود. بديهي است فواصل نيمرخ هاي اخير در همه محل ها يکسان نيست بلکه در قسمت هايي که تغييرات ماده معدني زيادتر است ، فاصله آنها را کمتر در نظر مي گيرند. در مورد کانسارهاي لايه اي در روي هر نيمرخ اکتشافي جندين گمانه در نظر گرفته مي شود و معمولا تعداد گمانه هاي اوليه ٣ تاست که به ترتيب کم عمق (تا ٣٠٠ متر) ، عمق متوسط (٣٠٠ تا ٥٠٠ متر) و عميق (بيش از ٥٠٠ متر) هستند. بديهي است تعداد و موقعيت گمانه ها نيز در مراحل بعدي تغيير مي کند. مثلا ممکن است در يک نيمرخ اکتشافي ، علاوه بر گمانه هاي اوليه ، چندين گمانه جديد نيز در نظر گرفته شود و در عوض يک يا چند گمانه در بعضي از نيمرخ ها حذف شود. تعداد نهايي گمانه هايي که در يک منطقه حفر مي شود ، به بسياري عوامل وابسته است که از جمله مهم ترين آنها مي توان تغييرات کيفيت و کميت ماده معدني ، پديده هاي زمين شناسي و امکانات فني و اقتصادي را نام برد. به هر صورت پيش بيني اوليه نيمرخ هاي اکتشافي و گمانه هاي آنها - هر چقدر هم که تقريبي باشد - باز هم کمک موثري به برنامه ريزي عمليات استزيرا به کمک آنها مي توان هزينه ها ، نفرات مورد نياز ، ماشين آلات ، اتومبيل ها و مسائل مشابه را پيش بيني کرد.
يکي از هدف هاي مهم عمليات اکتشاف منطقه اي ، محاسبه ذخيره کانسار است و تنها پس از اين مرحله است که مي توان در مورد کانسار قضاوت و امکان استخراج اقتصادي آن را بررسي کرد. نکته مهمي که در مورد محاسبه ذخيره بايد در نظر داشت اين نکته است که چون ذخيره ماده معدني براساس اطلاعات معدود انجام گرفته است به هر حال توام با خطا خواهد بود. البته بسته به ميزان و دقت اطلاعات موجود ، ارزش ذخائر مختلف متفاوت است و ذخائر محاسبه شده را بر اين اساس به گروه هاي مختلف تقسيم مي کنند. در واقع مي توان گفت که ذخيره حقيقي ماده معدني هنگامي به دست مي ايد ، که آخرين ذرات ماده معدني استخراج شده باشد.
در مراحل مختلف اکتشاف يک کانسار ذخيره آن محاسبه مي شود و بديهي است همزمان با تکميل اکتشافات ، ذخاير محاسبه شده نيز تغيير مي کند و دقيق تر مي شود. محاسبه ذخيره به روش هاي مختلفي انجام مي شود و انتخاب روش محاسبه تابع وضعيت ماده معدني و مشخصات کارهاي اکتشافي است. در صورت امکان بهتر است ذخيره ماده معدني به چند روش مختلف محاسبه و ميانگين آنها به عنوان ذخيره در نظر گرفته شود.
پس از حفر گمانه ها بر اساس الگوهاي مورد نظر گروه اکتشافي محدوده تاثير هر گمانه (يعني فاصله اي از گمانه که مواد معدني خصوصياتي مشابه مواد معدني گمانه را دارا مي باشد) در حالتهاي مختلف انجام مي گردد:


الف:حالتي که گمانه ها در رئوس يک شبکه مربعي منظم واقع باشند

در چنين مواردي منطقه تاثير هر گمانه ، منطقه مربع شکلي است که گمانه در وسط آن قرار دارد و ضلعش برابر فاصله گمانه ها از يکديگر است. در واقع منطقه تاثير را مي توان با رسم خطوطي به موازات نيمرخ هاي اکتشافي و به فاصله مساوي از آنها به دست آورد.


حالتي که گمانه ها در رئوس يک شبکه مربعي قرار دارند.
ب:حالتي که گمانه ها در رئوس يک مثلث متساوي الاضلاع باشند-هرگاه در منطقه اي سه گمانه حفر شده در رئوس يک مثلث متساوي الاضلاع واقع باشند ، با رسم نيمساز زوايا (که در عين حال عمود منصف نيز هست) مي توان منطقه تاثير گمانه ها را به دست آورد. در شکل الف ، منطقه تاثير هر گمانه با هاشورهاي مختلف نشان داده شده است. شکل ب ، نيز منطقه تاثير هر دو گمانه مجاور را نشان مي دهد. در اين حالت مشخصه هر يک از مناطق هاشور خورده از متوسط گيري رياضي آن مشخصه در دو گمانه مجاور به دست مي ايد.
حالتي که گمانه ها در رئوس يک مثلث متساوي الاضلاع قرار دارند.
ج:حالتي که گمانه ها در رئوس يک مثلث قائم الزاويه واقع باشند-منطقه تاثير در اين حالت از رسم عمود منصف اضلاع يا نيمساز زوايا به دست مي ايد. در شکل الف ، منطقه تاثير هر گمانه از رسم عمود منصف اضلاع ، در شکل ب ، منطقه تاثير دو گمانه مجاور با رسم نيمساز زوايا و در شکل ج ، منطقه تاثير هر گمانه از رسم نيمساز زوايا به دست آمده است.
روش نيمسازها ، منطقه را به سه قسمت که از نظر شکل مختلف ولي از لحاظ وسعت تقريبا يکسانند تقسيم مي کند ، در صورتي که در روش عمود منصف ، مساحت سه قطعه مختلف است.
حالتي که گمانه ها در رئوس يک مثلث قائم الزاويه قرار دارند.
د:حالتي که گمانه ها مجزا باشند-در مواردي که در منطقه يک گمانه مجزا وجود داشته باشد و يا اينکه فواصل گمانه ها زياد و عملا به حالت گمانه هاي مجزا و منفرد باشند ، منطقه نفوذ هر گمانه به شکل دايره اي در اطراف آن خواهد بود. معمولا شعاع دايره را نصف ضخامت ماده معدني در گمانه در نظر مي گيرند.

◄   حالت گمانه هاي مجزا
ه-حالت عمومي گمانه ها-روش چند ضلعي-در حالتي که گمانه ها به ترتيب خاصي قرار نداشته باشند ، براي تعيين منطقه تاثير هر يک از آنها ابتدا گمانه هاي مجاور را به هم وصل و آنگاه عمود منصف هر يک از اين خطوط را رسم مي کنند. از تلاقي اين عمود منصف ها ، چند ضلعي هايي به دست مي ايد که نمايشگر منطقه تاثير گمانه هاي مرکزي آنها خواهد بود.

◄   حالت عمومي گمانه ها
با توجه به اينکه در حالت قرارگيري گمانه ها در رئوس يک شبکه مربعي منظم داراي حداقل عمليات محاسباتي نسبت به ساير روش ها اعم از محاسبه مساحت بلوک و شعاع تاثير هر بلوک مي باشد جهت انجام طراحي بلوک بندي و طراحي محدوده نهايي کاواک سهل الوصول ترين روش براي دستيابي به نتيجه محسوب مي گردد.



:: برچسب‌ها: گمانه هاي اکتشافي , اکتشاف , زرگوش , گیلسونایت , قیر طبیعی ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: